بی بهانه ها

کاش هرگز در محبت شک نبود* تک سوارمهربانی تک نبود * کاش بر لوحی که بر جان دل است * واژه ی تلخ خیانت حک نبود...

بی بهانه ها

کاش هرگز در محبت شک نبود* تک سوارمهربانی تک نبود * کاش بر لوحی که بر جان دل است * واژه ی تلخ خیانت حک نبود...

چند جمله

قمار بی برنده ایست  

 

قمار تلخ زندگی 

 

چه برده و چه باخته  

 

از این قمار خسته ام 

 ......

به کعبه گفتم تو از خاکی من از خاک ..

چرا باید بدور تو بگردم .. ندا آمد تو با پا آمدی

باید بگردی... برو با دل بیا تا من بگردم...
 .....

چه سنگین گذشت عصر بارانی ام

 

گویی نوازش نمی کرد، باران صورتم را

 

گریه ام، فریادم، تنها سکوتی بود

 

تا حرفهایم

 

در بستری از بغض بخوابند 

 ......

بر سرم چتر گرفت؛ به تماشا ایستادند باران و رهگذران 

 

 وقتی ناله های خرد شدنت زیر پای بارون نوای دل انگیزی شد چه فرقی می کند برگ سبز کدام  

 

درختی . .  

...... 

این منم پنهانترین افسانه ی شبهای تو / آنکه در مهتاب باران شوق پیدایی نداشت 

 

 خواستم تا حرف خود را با غزل معنا کنم / زیر باران نگاهت شعر معنایی نداشت . . .

 ......